برف
واي ماماني عاششششقتم كه با ديدن برف دست ميزني تند تند مي گي بف بف واسه همين ديروز برديمت توي برفها صدرا و بابايي در برف قربونت برم كه اصرار داري خودتتوي برفها بايستي واسه همين بابا ميخوابوندت توي برف تا سير بف بشي عزيزم و مي زاريمت تا پاتيناژ تمرين كني هههههههههههه در پايانم برميگرديم خونه ...
نویسنده :
فهیمه
11:34